می‌دانند در این گوشه شهر از بیمارستان‌های خصوصی و درآمدهای نجومی خبری نیست و کار بسیار است و درآمد کم، اما اینجا را برای خدمت انتخاب کرده‌اند.

سفیدپوشان

 همشهری آنلاین_ رابعه تیموری: با دل و جان برای دفاع از سلامت اهالی تلاش می‌کنند و عاشق‌ترین‌هایشان، در این راه جان شیرین‌شان را گذاشتند. صحبت از پزشکان مهربان و وظیفه‌شناسی است که این روزها دشواری‌های کار و اهمیت خدماتشان دوچندان شده است. قرارگرفتن در آستانه روز پزشک بهانه‌ای شد تا گوشه‌ای از خدمات دکتر «سیدرضا موسوی‌نژاد» را در محله‌های شهرری نقل کنیم تا مشتی نمونه خروار باشد. او از پزشکان معتمد اهالی محله علایین است؛ محله‌ای که فقط 3مطب پزشک داشت و وقتی که آمار مبتلایان و قربانیان بیماری کووید19 به اوج خود رسید و مردم بیمار و نگران، بیشتر از همیشه به پزشک محله خود نیاز داشتند، 2مطب تعطیل شد و فقط در مطب دکتر موسوی‌نژاد به روی اهالی باز بود. روزهای شیوع ویروس کرونا، نخستین دوره امتحان او نبود، چراکه در طول سالیان خدمت و طبابتش، بارها تعهد خود به سوگند پزشکی‌اش را نشان داده است. پزشک مهربان محله علایین از شورایاران و معتمدان محله هم هست و برای بهبود شرایط اهالی راه و نیمراه‌های بسیاری رفته است. در ادامه پای صحبت‌های او می‌نشینیم.  
 پس از شیوع ویروس کرونا بسیاری از همکارانتان برای حفظ سلامتی خود، مطب‌هایشان را تعطیل کردند، اما زمان پذیرش بیمار در مطب شما بیشتر از گذشته شده است. نگران نیستید خودتان بیمار شوید؟ 
من 2فرزند 2ساله و 5ساله دارم و اگر بیمار شوم، امکان سرایت ویروس به همسر و فرزندانم وجود دارد. طبیعتاً نگران سلامتی خودم و خانواده‌ام هستم، اما با شیوع بیماری کووید19 مردم از یک سو در معرض ابتلا به بیماری قرار داشتند و از سوی دیگر نگران و پریشان بودند. در محله علایین 2مطب دیگر تعطیل شدند و مرکز درمانی دیگری هم وجود نداشت که اهالی به آن مراجعه کنند. در چنین شرایطی نمی‌توانستم فقط به سلامتی خودم و خانواده‌ام فکر کنم و مردم محله را با این مشکلات جسمی و روحی تنها بگذارم. به دلیل تعطیلی 2مطب دیگر، تعداد بیمارانم چندبرابر شد و در اسفند و فروردین روزهای پرمشغله و پراسترسی را گذراندم. اوایل، این بیماری ناشناخته‌تر و مرموزتر از حالا بود و در تشخیص و درمان،‌ تردیدها و محدودیت‌های پزشکی خاصی داشتیم. این مسائل هم اوضاع را بغرنج‌تر کرده بود. 


 شما از پایه‌های ثابت اردوهای جهادی بهداشتی و درمانی شهرری هستید و بسیاری از بیماران را رایگان معاینه می‌کنید. این احساس وظیفه و تعهد به بیماران کم‌بضاعت چگونه در شما پرورش پیدا کرده است؟ 
وقتی بیماری با 2هزار تومان که شاید تنها موجودی جیبش باشد، به مطب می‌آید تا با این پول تزریق آمپول و سرم یا ویزیت خود و خانواده‌اش را انجام دهم، مگر می‌توانم به احساس نیاز و شرمندگی که در نگاه او وجود دارد، بی‌تفاوت باشم؟ مگر پزشک می‌تواند بیمار را به دلیل نداشتن پول، با درد رها کند؟ من که نمی‌توانم! بسیاری از اهالی محله علایین کارگرانی زحمتکش یا مهاجران افغانستانی و پاکستانی هستند که دستمزد کمی دارند. آنها تحت پوشش بیمه‌های درمانی نیستند و بسیاری از اوقات اقلام دارویی نسخه‌های خود را نمی‌توانند کامل بخرند. من از شرایط بسیاری از اهالی اطلاع دارم و به آنها گفته‌ام وقتی بیمار هستید، بدون آنکه به هزینه ویزیت خود فکر کنید به مطب بیایید. البته ساکنان شهرک علایین هم قدرشناس هستند و با محبت‌های خود من را شرمنده می‌کنند. بسیاری ازمواقع، شب و نیمه‌شب استکانی چای یا چند میوه در سینی می‌گذارند و برایم به مطب می‌آورند تا خستگی‌ام را برطرف کنم. این مهربانی‌ها برای من ارزش زیادی دارد. 

  •  چرا شهرری را برای خدمت انتخاب کردید؟ 

من جزو دانشجویان برتر دوره فارغ‌التحصیلی خودم بودم و تهران به‌عنوان محل خدمتم تعیین شد. چون بورسیه ارتش بودم، صبح‌ها در بیمارستان‌های تحت پوشش ارتش خدمت می‌کردم، اما برای دایر کردن مطب ترجیح می‌دادم در محله‌های محروم طبابت کنم تا حضور مفیدتری داشته باشم. به همین دلیل درمانگاه خیریه بستان را که دور میدان اصلی شهرری قرار داشت، برای کارم انتخاب کردم. مدتی بعد خانه سلامت محله اقدسیه شهرری از من دعوت کرد هر هفته چند ساعت به مداوای رایگان بیماران محله بپردازم و پذیرفتم. مدتی بعدسراهای محله‌های دیگر هم خواستند که در این زمینه با آنها همکاری کنم و خیلی زود تعداد محله‌هایی که برای معاینه رایگان بیماران مراجعه می‌کردم، به 8محله رسید. گاهی هم در اردوهای جهادی‌ـ درمانی شهرداری که در محله‌های محروم مانند علایین و غنی‌آباد برگزار می‌شد، حضور داشتم. در همین اردوهای جهادی احساس کردم محله علایین بیشتر از دیگر محله‌های شهرری به افزایش خدمات درمانی نیاز دارد و 3سال پیش مطبم را به این محله منتقل کردم. 
 با اصرار خانواده وارد حرفه پزشکی شدید یا خودتان این هدف را انتخاب کردید؟ 
من اهل سبزوار هستم که از شهرهای استان خراسان رضوی است. دوران کودکی‌ام با زمان جنگ تحمیلی همزمان بود و مجروحان زیادی را از جبهه به سبزوار می‌آوردند که به خدمات پزشکی نیاز داشتند، اما امکانات پزشکی سبزوار کم بود و آنها را به مراکز درمانی سایر شهرها منتقل می‌کردند. پدربزرگم نیز در دوران کهولت سن به سرطان ریه مبتلا شده بود و مجبور بودیم او را برای درمان به تهران بیاوریم که دچار سختی و زجر زیادی می‌شد. با دیدن شرایط پدربزرگم یا مجروحان جنگی دلم می‌خواست پزشک شوم تا باری از دوش مردم مناطق محروم بردارم. حتی برای اینکه زودتر به این هدفم برسم، کلاس چهارم ابتدایی را جهشی خواندم. پدر و مادرم نیز معلم بودند و در تشویق من نقش زیادی داشتند. 

  •  روزی که در رشته پزشکی پذیرفته شدید را به یاد دارید؟ 

بعد از گرفتن دیپلم در رشته پزشکی دانشگاه آزاد و در رشته علوم آزمایشگاهی بورسیه ارتش دانشگاه دولتی مشــهد پــــــذیرفته شدم. در رشته علوم آزمایشگاهی تحصیلاتم را شروع کردم، ولی روحیه‌ام ارضا نمی‌شد و دوست داشتم وارد رشته پزشکی شوم. در طول دوره 4ساله تحصیلم در رشته علوم آزمایشگاهی 4بار در رشته پزشکی پذیرفته شدم و هربار به دلیل محدودیت‌هایی که برای دانشجوهای بورسیه ارتش وجود داشت، نتوانستم تغییر رشته بدهم. بالاخره سال چهارم شرایط تغییر رشته‌ام مهیا شد و باز هم در کنکور رشته پزشکی شرکت کردم. چون پس از یک شب‌کاری خسته‌کننده به سر جلسه کنکور رفتم، امیدی به قبول شدن نداشتم و وقتی دوستم در بیمارستان به دیدنم آمد و خبر داد در رشته پزشکی به‌عنوان بورسیه ارتش پذیرفته شدم، باورش برایم سخت بود. 
 سخت‌ترین و زیباترین لحظه‌ای که در لباس پزشکی تجربه کردید، چه زمانی بود؟ 
نجات جوانی که سارقان با قمه چند قسمت از بدنش را شکافته بودند و در حال احتضار بود، خاطره شیرینی است که برایم اتفاق افتاده و با به یادآوردن خوشحالی خانواده‌اش احساس خوبی دارم. وقتی بیماری پس از درمان‌های بی‌نتیجه به ما مراجعه می‌کند و با درمان بیماری‌اش یأس او به شادی تبدیل می‌شود، واقعاً خوشحال می‌شویم. مواردی هم پیش آمده که به بالین بیماری رفته‌ام که دیگرکاری از دستم برنمی آمد. در این مواقع شرح حال بیمار برای خانواده‌ای که به کمک تو چشم امید دارد، دشوارترین کار دنیاست. 

  • برای ساخت درمانگاه شبانه‌روزی زمین می‌خواهیم

پزشک محله علایین به درخواست معتمدان محله در انتخابات شورایاری شرکت کرده و از منتخبان اهالی علایین است. او در پیگیری مشکلات عمرانی محله با دیگر شورایاران همکاری می‌کند و در خدماتی مانند رفع خاموشی‌های مکرر برق محله، ایجاد مسیر دسترسی جاده ورامین به قلعه گبری، اتصال فاضلاب به طرح اکوی شهری و بهسازی معابر نقش داشته است. دکتر «سیدرضا موسوی‌نژاد» برای فراهم کردن امکانات ساخت درمانگاه شبانه‌روزی در محله علایین تلاش‌های زیادی کرده، اما هنوز زحماتش به ثمر نرسیده است. او می‌گوید: «محله علایین 40هزار نفر جمعیت ثبت شده دارد و تعداد زیادی مهاجر افغانستانی و پاکستانی در این محله زندگی می‌کنند که آمارشان ثبت نشده، اما امکانات بهداشتی و درمانی علایین به 3مطب پزشک، یک مرکز بهداشت و داروخانه‌ای که گاهی چند روز تعطیل است، خلاصه می‌شود. بسیاری از اهالی توانایی پرداخت هزینه رفت‌وآمد به شهرری برای استفاده از خدمات درمانی را ندارند و کمبود امکانات درمانی به آنها فشار زیادی وارد می‌کند.» فراهم نشدن زمین مناسب سبب شده طرح ساخت درمانگاه شبانه‌روزی بر زمین بماند. موسوی‌نژاد می‌گوید: «اگر شهرداری زمین دراختیار ما قرار دهد، می‌توانیم درمانگاه مجهزی برای اهالی محله بسازیم.»

کد خبر 541546

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha